اخبار

شب یلدا(چله)،با آرزوی تابش خورشید برکت و رونق و آزادی بر سرزمین های هم فرهنگ

به یاد ایران غم زده، افغانستان (خراسان)دردمند هستیم.

نفسم گرفت از این شهر، در این حصار بشکن
در این حصارِ جادوییِ روزگار بشکن

چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون!
به جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن!

تو که ترجمان صبحی به ترنّم و ترانه
لب زخم دیده بگشا، صف انتظار بشکن

سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی؟
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن!

بسرای تا که هستی که سرودن است بودن …
به ترنمی دژ وحشت این دیار بشکن!

شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به آذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن

ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا
تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن!

محمدرضا شفیعی کدکنی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
error: Content is protected !!